استخدام انباردار با بیمه در گروه پزشکی امید شمس هشتمین در تهران
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۵۸۱۴۲
انباردار جنسیت: آقا نوع قرارداد: تمام وقت با تجربه در انبارداری حقوق ثابت بیمه از متقاضیان واجد شرایط خواهشمندیم رزومه خود را به ایمیل یا تلگرام یا واتساپ زیر ارسال نمایند و یا با شماره موبایل زیر تماس حاصل نمایند. اطلاعات تماس موبایل 09121857054 تلگرام 09121857054 واتساپ 09121857054 ایمیل alifani1400@gmail.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پربیننده ترین استخدام مدیر منابع انسانی در شرکت کیمیا ژن ایرسا در تهران استخدام کارشناس واحد روابط عمومی و مسئول دفتر در بانک پاسارگاد در تهران استخدام حسابدار و کارمند اداری با بیمه در یک شرکت تولیدی در خراسان رضوی استخدام مدیر فروش، دامپزشک و متخصص تغذیه دام و طیور در تهران استخدام مهندس شیمی در شرکت پارسیان تکنولوژی از البرز
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: استخدام استخدامی آگهی استخدام استخدام دولتی اخبار استخدامی استخدام کرج استخدام بانک استخدام اصفهان استخدام تهران استخدام حسابدار استخدام در تهران استخدام پاره وقت استخدام تمام وقت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۵۸۱۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت حمیدرضا آذرنگ از مصدومیت سعید آقاخانی و حضور سرصحنه «نونخ۵»
حمیدرضا آذرنگ بازیگر سریال نون خ۵، از مصدومیت سعید آقاخانی کارگردان و بازیگر سریال و عدم توقف کار با وجود آسیبدیدگی او نوشت.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، آذرنگ در صفحه شخصی خود نوشت: قرار نبود از کوه بیفته و جا بمونه… تو مسیر کوه افتاد و مهرههای کمرش آسیب جدی دید. چند روزی تو بیمارستان بستری بود. گفتند، باید استراحت مطلق داشته باشه قبول نکرد.
قصه عوض شد تا نورالدین از ارتفاع بیفته و جا بمونه از گروه که کار عقب نیفته، امیر وفایی [نویسنده سریال]مسیر نورالدین رو از گروه جدا نوشت… یه مدت تو یه ماشین کمپر درازکش مونیتور رو میدید و پیغامهاش رو با صدای دردآلود به گروه میرسوند، باز راضی نشد… با کمربند طبی و عصا تاتی تاتی میاومد سر صحنه و لوکیشن و کارش رو میکرد.
با هم خندیدیم و با هم گریه کردیم
خنده با سادگیهای بی شیله پیله خودمون تو قصه و گریه برای سنگینی بار زندگی رو شونههای مردم یگانه و بی همتای سیستان و درد کولههای کولبران کردستان و درد استخوان سوز کودکان معصوم دچار سرطان …
گذشت
میگذره
بزرگترین موهبت زمان همین گذشتنشه
اما…
تنها امید اینه که دیدن نون خ برای مردم سرزمینم شیرین باشه در حد یک لبخند و برای مسئولین بی تفاوت به تلنگر که تا فرصت هست به برداشتن باری از دوش این مردم همیشه نجیب همت کنند.
هر چند اگر یک درصد برای اولین امید و تنها یک لبخند مردمم امید داشته باشم
به دومی
آخه مگه میشه ندید؟